تنفیذ یا عدم تنفیذ وصیّت نامه عادی
1 - مطابق ماده 276 قانون امور حسبی ، اگر وصیّت نامه به یکی از اقسام سه گانه وصیّت ، یعنی رسمی ، خود نوشت و یا سرّی تنظیم نشده باشد ، در دادگاهها قابل پذیرش نیست . مگر آنکه اشخاص ذینفع در ترکه به صحّت وصیّت اقرار نمایند . رای وحدت رویّه هیئت عمومی دیوانعالی کشور به شماره 54 مورخ 1351/10/13 نیز حتّی تنفیذ بعضی از ورّاث را نسبت به سهم آنها پذیرفته است . چنانچه همه ورثه آن را قبول و تنفیذ کرده اند ، باید به آن عمل کرد .
2 - رای وحدت رویه شماره 54 مورخ 1351/10/13 : " نظر به این که از ماده 291 قانون امور حسبی که پذیرفته شدن وصیّت نامه عادی را مشروط به تصدیق اشخاص ذینفع در ترکه دانسته است ، لزوم تائید کلیّه ورثه استفاده نمی شود و عدم تصدیق بعضی از ورّاث ، مانع نفوذ و اِعمال وصیّت در سهم ورّاثی که آن را قبول کرده اند نمی باشد و ماده 832 قانون مدنی نیز مویّد این معنی است . و بر طبق مواد 1275 و 1278 قانون مدنی اقرار هر کس نسبت به خود آن شخص نافذ و موثّر است وملزم به اقرار خود خواهد بود . بنابر این وصیّت نامه عادی در سهم ورّاثی که آن را تصدیق کرده اند نافذ می باشد . "
3 - در مورخ 1366/5/28 اداره حقوقی قوّه قضائیه نظریه ای به شماره 7/3233 با همین مضمون رای وحدت رویه فوق الذکر صادر کرده که چنانچه وصیّت نامه از مصادیق هیچ یک از وصیّت نامه های رسمی و سرّی و خودنوشت نباشد ، وصیّت نامه عادی است و در مراجع رسمی پذیرفته نمی شود مگر این که اشخاص ذینفع در ترکه به صحّت وصیّت نامه اقرار نمایند .
4 - مطابق نظریه شماره 7/2379 مورخ 1365/6/30 اداره حقوقی قوه قضائیه : " حکم تنفیذ وصیّت نامه از احکام اعلامی دادگاه است که نیازی به صدور اجرائیه ندارد و با صدور چنین حکمی ، وصیّت نامه رسمیّت می یابد و از اعتبار و ارزش قانونی برخوردار می شود و موصی لَه باید برای اجراءِ مفاد آن ، از طریق مراجع صالحهاقدام نمایند . "
5 - بر اساس نظریه شماره 7/5209 مورخ 1378/9/10 اداره حقوقی قوه قضائیه : " پس از صدور گواهی انحصار وراثت ، در مورد وصیّت نامه تملیکی نسبت به مال غیر منقول ، دو فرض قابل تحقّق است :
الف : فرض اول این که ، اگر ورثه بر اجراء وصیّت نامه توافق داشته باشند ، ذی نفع می تواند با ارائه گواهی حصر وراثت و وصیّت نامه و دلیل توافق ورثه بر اجراء آن ، مانند اقرارنامه رسمی ورثه بر صحّت وصیّت نامه و نفوذ آن برای ثبت موصی به ، ( موصی به = موضوع وصیّت یا همان ملک یا هر چیزی که مورد وصیت قرار گرفته باشد ) به نام موصی لَه ( موصی لَه = کسی که به نفع او وصیّت شده ) به اداره ثبت مراجعه کند . در این مورد ، مراجعه به دادگاه لازم نیست .
ب : فرض دوم این که ، اگر ورثه بر اجراء وصیّت نامه موصوف توافق نداشته باشند ، ذی نفع می تواند در دادگاه صادر کننده گواهی انحصار وراثت ، به طرفیت ورثه و به خواسته تنفیذ وصیّت ، اقامه دعوی کند . و در مورد سایر وصیّت نامه های قبول نیز، اگر ورثه آن را تنفیذ نکنند ، ذی نفع می تواند از دادگاه صادرکننده گواهی انحصار وراثت ، تنفیذ آن را درخواست نماید .
با تمام مطالبی که در خصوص وصیّت نامه به استحضار مخاطبین و کاربران عزیز رسید ، به نظر می رسد ، بهترین نوع وصیّت نامه ای که هم در مراجع رسمی قابل پذیرش باشد و هم نتوان ادّعای جعل و انکار و تردید نسبت به آن نمود ، وصیّتنامه رسمی است که در دفاتر اسناد رسمی تنظیم گردیده باشد .
@juristic_lawyer